درست است که دختران روی کاغذ خیلی خوب عمل می کنند اما زمانی که دقیق تر نگاه می کنیم این داستان موفقیت، کمی رنگ می بازد. درحالی که دستاوردهای دختران در سطح دانشگاهی در حال رشد است و آن ها همواره عملکرد بهتری نسبت به پسرها داشته اند، به همان نسبت میزان استرس، اضطراب و افسردگی آن ها نیز در حال رشد است. مطالعات اخیر نشان می دهد که میزان افسردگی در بین دختران تقریباً سه برابر پسران است.
این آمار نشان می دهد زمانی که دختران تمام تلاششان را می کنند تا به بهترین نحو خودشان را نشان دهند، از آن کار لذت نمی برند؛ و این شکاف موجود دقیقاً جایی است که والدین و معلم ها باید بر روی آن متمرکز شوند. مهم تر از اینکه دختران موفقی داشته باشیم باید یاد بگریم که چگونه شادی را به آن ها یاد بدهیم و دختران شادی داشته باشیم آن ها باید از روحیاتی برخوردار باشند تا بتوانند با چالش های زندگی در دوران بعد از بلوغ با موفقیت کنار بیایند و همچنین نسبت به خودشان حس خوبی دارا باشند.
فراموش نکنید که والدین بخصوص مادران بشدت بر روی دختران تأثیرگذارند. طبق آماری که از حدود ۱۱۰۰ دختر ۱۳ تا ۱۸ ساله گزارش شده ۶۳% آن ها بیان کردند که الگوی آن ها در زندگی مادرشان است و ۴۸% آن ها نیز گفتند زمانی که به مشکلی برمی خورند به اولین فردی که مراجعه می کنند مادرشان است. فقط ۱۵% آن ها گفتند که برای مشورت گرفتن به دوستانشان رجوع می کنند. دختران جوان تر بیشتر به مادرشان گرایش دارند. دختران در دوران راهنمایی با دوستانشان مشورت می کنند اما مادرشان مطمئن ترین فرد برای آن هاست.
با توجه به یافته های تحقیق بالا و سایر نتایج باید در نظر داشته باشید که شما به عنوان مادر همه چیز دخترتان هستید. تمام گزارش ها تأیید می کنند که رفتار مادر جلوی دخترش تأثیر خیلی زیادی بر روی رفتار او خواهد گذاشت. سعی کنید در خانه یک مادر اکتیو باشید وقتی دخترتان می بیند که شما برای دویدن بیرون می روید و یا در خانه ورزش می کنید درواقع دارید به او یاد می دهید که بدنش را دوست داشته باشد.
بنا بر گزارش انجمن زنان دانشگاهی امریکا میزان اعتمادبه نفس در میان دختران در دوران راهنمایی و دبیرستان سه و نیم برابر کمتر از پسران است. حال چه باید کرد؟ با تشویق شخصیت و فردیت دختر جوانتان شما سکوهای قدرتمند عاطفی را در وجودش پایه گزاری می کنید تا زمانی که به سن نوجوانی می رسد بتواند با پیچیدگی های آن سن به خوبی کنار بیاید. بگذارید خودش را باور داشته باشد به او اجازه دهید تا استعدادهایش را بشناسد و خودش تصمیم بگیرد که در چه زمینه ای استعداد دارد. به جای اینکه اسمش را کلاس شنا بنویسید چون همه همکلاسی هایش این ورزش را انتخاب کرده اند و ورزش محبوبی است، فهرستی از گزینه هایی که می تواند انتخاب کند را برایش آماده کنید و اجازه دهید خودش از میان آن ها یکی را انتخاب کند. وقتی به چیزی علاقه نشان داد بگذارید تا برود و آن مسیر را تجربه کند.
فرایند یادگیری از طریق روش آزمون وخطا می تواند اعتمادبه نفسش را بالا ببرد. گاهی نیز می توانید باهم چیزهای نوین را امتحان کنید تجربه طبخ یک شیرینی نوین، رفتن به کلاس هنرهای رزمی جایی که هردوی شما می توانید از ناکامل بودن و اشتباهات یاد بگیرید و شادباشید.
اضطراب بیشتر در محیط شکل میگیرد همچنین بیشتر ترسها هم در محیط شکل میگیرند. استرس پاسخ به محیط است به همین خاطر اگر ما بتوانیم در کودکانمان ارتباط، استقلال و شایستگی ایجاد کنیم بسیاری از این مشکلات که میبینیم از بین خواهد رفت.
اگر والدین در دوران کودکی الگوسازی خوبی ایجاد کنند مثلاً اینکه سعی کنند کودک از چیزی نترسد یا اینکه سعی کنند کودک از همان سنین کم جلوی جمع صحبت کند، به کودکان حس جرئتورزی دهند، کودک حس توانمندی ارزشمند بودن و عزت نفس داشته باشد، بسیاری از این مشکلات گفتهشده را در بزرگسالی تجربه نخواهد کرد چرا که پایه اصلی شخصیت در حدود 6سالگی ریخته میشود و گاهی تا نوجوانی ادامه پیدا خواهد کرد.
برای کم کردن اضطراب کودکان پیشنهاد میشود والدین یک محیط سرشار از انرژی مثبت و بهدور از اضطراب ایجاد کنند، خانه برای کودکان حکم یک پناهگاه را دارد.
اگر والدین خود گرفتار نگرانی و اضطراب هستند در درجه اول نگرانی و اضطراب خود را مدیریت کنند؛ اگر میخواهید کودکی جسور، شاد و باروحیه و بهدور از اضطراب تربیت کنید، در درجه اول باید نگرانی و اضطراب خود را مدیریت و سپس کودک را تشویق به رویارویی با عوامل ترس واضطراب کنید و از حمایت بیجای کودک بپرهیزید.
هنگام بروز نگرانی و اضطراب در فرزندتان سعی نکنید ذهن او را از آنچه باعث این تشویش است منحرف کنید بلکه تلاش کنید بدون ایجاد هرگونهفشار یا تهدید، درباره آنچه او را نگران کرده است، با او صحبت کنید، با ارائه راهکارهای منطقی او را بهجای عقبنشینی، تشویق به مبارزه وچالش با آن کنید و پس از آن برای او قدرت انتخاب بگذارید و به او اجازه دهید خودش راهکاری برای مقابله با اضطراب درونی خود بیابد، باید به کودک خود یاد بدهید که درباره مشکلات خود فکرکند و توضیح یا راهحلی برای آنها پیدا کند.
اختلال وسواس اجباری (OCD) نوعی اختلال اضطرابی محسوب میشود که شامل تکرار، وسواس ناخواسته و اجبارهای تکراری است. وسواس ها افکار مزاحمی هستند که باعث پریشانی شدید در فرد میشوند با وجود اینکه شخص خودش متوجه میشود که وسواس هایش در نتیجه ترس های اغراق آمیزی است که احتمال بروز آنها وجود ندارد.
اختلال وسواس فکری با افکار ناخواسته و اضطراب درباره چیزی و رفتارهایی از روی اجبار مشخص میشود که فرد مبتلا به این بیماری به این اعمال دست میزند تا اضطراب خود را کاهش دهد. وسواس فکری انواع مختلفی دارد که وسواس مذهبی یکی از انواع آن میباشد.
وسواس مذهبی به دهه 1600 میلادی یعنی به زمان کاتولیک ها برمیگردد. در آن زمان مشاهده شد که بسیاری از راهبان بیش از حد به دعا و نیایش میپرداختند. رفتارهای آنها در واقع بیانگر عشق واقعی آنها به خدا نبود بلکه آنها تلاش میکردند تا به یک ایمان غیر واقعی دست پیداکنند.
وسواس مذهبی از اختلالات روان شناختی است که نسبت به سایر اختلالات، پیشینه تحقیقاتی غنی تری دارد. اما بسیاری از متون روان شناختی و روان پزشکی موجود فاقد مطالعات علمی منسجم در زمینه این اختلال است. پژوهش ها نشان داده اند که اغلب اوقات، بیماران مبتلا به این وسواس، به طور مشخص از الگوهای فکری ناکارآمدی که مرتبط با موضوعات اخلاقی و مذهبی است تبعیت میکنند.
با این خصوصیاتی که ذکر شد میتوان پیشبینی کرد که ازدواج با شخصیت انزواطلب چگونه خواهد بود ویژگی بارز آنها ناتوانی در برقراری رابطه صمیمانه با دیگران است. شاید شما در برخوردهای اولیه با چنین شخصیتهایی مجذوب پر رمز و رازی او و یا بیتجربگی او در روابط عاطفی و احساسی شوید. شاید برای بعضیها مهم باشد که فرد مورد نظرشان قبلاً با هیچ کس وارد رابطه عاطفی (جنس مخالف) نشده باشد بنابراین با دیدن این گونه خصوصیات در یک فرد اسکیزوئید یا شخصیت انزواطلب جذب او میشوند، زیرا با چند برخورد و ملاحظه رفتار او به خوبی میتوان تشخیص داد که او نسبت به رابطه عاطفی بی تفاوت است و در او اشتیاق در مورد جذابیتهای جنسی دیده نمیشود، به همین جهت از وفاداری او اطمینان حاصل میکنند و مجذوب چنین شخصیتی میشوند اما باید این نکات را تا انتها بخوانید، سپس در مورد انتخاب خود برای ازدواج با این شخص تصمیم درست بگیرید.
شخصیت انزواطلب کوچکترین میلی به بودن در جمع و روابط اجتماعی ندارد. در روابط عاشقانه خشک و سرد رفتار میکند و بهندرت میتوان گفتار احساسی از او دید. صحبتهایش با حالتی گنگ و کسلکننده و گاهی نامفهوم است. در حقیقت علاقه شخصیت انزواطلب به روابط عاشقانه نه واقعی است و نه دوامی دارد. معمولاً شغلهایی را که با کسی در ارتباط نباشد انتخاب میکند مانند نگهبان شیفت شب، یا مسئول بایگانی در یک اتاق. در حقیقت تنهایی و خلوت باعث افسردگی یا غمگینی او نخواهد شد. در روابط عاطفی و صمیمی هیچگاه دلتنگ نمیشود. اگر نامزد یا شریک عاطفی او چندین روز هم با او در ارتباط نباشد به نظر نمیرسد تأثیری روی داشته باشد.
شخصیت انزواطلب میتوانند مدتهای طولانی به دور از اجتماع و افراد به زندگی او کار خود ادامه دهد در حالی که مشکلی برایش پیش نیاید. گویی کوچکترین نیازی به مردم ندارد.
تماس جسمی و جذابیتهای رابطه جنسی برای شخصیت انزواطلب خنثی و بیاثر است.
ممکن است همکاران او در این گونه افراد احتمال تزلزل روانی و بیثباتی عقلی بدهند و در این موارد نگران باشند.
گاهی اوقات ممکن است علت روان پریشی را به عنوان یک وضعیت خاص روانی تشخیص دهیم ، مانند:
اسکیزوفرنی – شرایطی که باعث ایجاد طیف وسیعی از علائم روانی از جمله توهم و هذیان می شود
اختلال دوقطبی – یک بیماری روانی است که بر خلق و خو تأثیر می گذارد. یک فرد مبتلا به اختلال دوقطبی می تواند بخش هایی از خلق و خوی ناراحت (افسردگی) و به دنبال آن حالات شدید شادی (شیدایی) داشته باشد.
افسردگی شدید – برخی از افراد مبتلا به افسردگی هنگام افسردگی نیز علائم روان پریشی دارند
یک تجربه آسیب زا
فشار روانی
سوء استفاده از مواد مخدر
سوء استفاده از الکل
عوارض جانبی داروهای تجویز شده
مشکل جسمی ، مانند تومور مغزی
اینکه هر چند وقت یک دوره روان پریشی رخ می دهد و چه مدت طول می کشد می تواند به علت زمینه ای بستگی داشته باشد.
درمان روان پریشی شامل استفاده از ترکیبی از موارد زیر است:
داروهای ضد روان پریشی – که می تواند به تسکین علائم روان پریشی کمک کند
درمان های روانشناختی-درمان گفتگو درمانی رفتاری 1 به 1 (CBT) در کمک به افراد مبتلا به روان پریشی موفق بوده است و مداخلات خانوادگی (نوعی از درمان که ممکن است شامل شرکا ، اعضای خانواده و دوستان نزدیک شود) کاهش می یابد.
حمایت اجتماعی – پشتیبانی با نیازهای اجتماعی مانند تحصیل ، اشتغال یا اسکان
به برخی افراد توصیه می شود که داروهای ضد روان پریشی را به صورت طولانی مدت (و احتمالاً تا پایان عمر) مصرف کنند. در صورت بهبود علائم ، بعضی از بیماران ممکن است بتوانند به تدریج دوز خود را کاهش داده و سپس مصرف داروها را به طور کامل قطع کنند.
مصرف ناگهانی داروهای تجویز شده را متوقف نکنید زیرا این مشکل می تواند باعث عود علائم بیمار شود. اگر دوره های روان پریشی فرد شدید باشد ، ممکن است نیاز به بستری شدن در بیمارستان روانی برای درمان داشته باشد.