فرد خودسرزنش گر (خودخور) نسبت به تواناییها و داشتههای خود دید منفی دارد و بیشتر در پی برجسته کردن کمبودهای خود است؛ در واقع اینگونه افراد نسبت به محرکهای محیطی و پیرامونی خود دچار حساسیتهای افراطی بوده و همیشه از افسردگی و اضطراب رنج میبرند.
این افراد همواره در حال رنجش، سرزنش و مجازات خود هستند و تصور میکنند اطرافیانشان در مورد آنها قضاوت کرده و آنها را مورد ارزشیابی قرار میدهند و تصاویر ذهنی و افکار منفی موجود در روان ناخودآگاه افراد خودخور آنها را کنترل و مدیریت میکنند.
هنگامی که فرد دچار خودسرزنشی میشود با کشمکشهای روانی و ذهنی فراوانی درگیر است و گاهی برانگیخته و هیجانی شده و برخی اوقات در خود فرو رفته و منزوی میشود که همه این موارد باعث کاهش اعتماد به نفس در آنها شده و تاثیر مخربی بر جسم و روان آنها دارد که باید با تمرین مستمر الگوهای فکری منفی را محدود کرد.
خودخوری ممکن است ناشی از ضعف اعتماد به نفس، ضعف عزت نفس، حسادت، شناخته نشدن ظرفیتهای فردی و متبلور نکردن ظرفیتهای وجودی فرد باشد که یکی دیگر از مشکلات افراد خودخور، منعطف نبودن تفکر و اندیشههای آنهاست....
کودکان odd تمایل دارند والدین خود را در شرایطی قرار دهند که آنها را مجبور به پذیرفتن خواسته های خود کنند. این شرایط را رزم باید ها نام می دهم..(نام گذاری مقبولی باید باشد) خواسته ها ی بی پایان مسلسل وار ...خرید های غیر منطقی و والدین خسته یا به این خواسته ها تن می دهند و یا اینکه از سر استیصال گزینه قهری تنبیه جسمانی را انتخاب می کنند..گزینه ای که دیگر فقط یک تنبیه نیست ..نوعی انتقام جویی نیز محسوب می شود.والد یا والدین درمانده که کنترل و مدیریت فرزند خود را از دست داده اند، حالا لابد باید از درمانگری توانا یاری بگیرند.روانشناسانی که در این حیطه تجربه زیادی دارند و غالبا رویکردرفتاری دارند.مهندسین رفتار! البته در شرایطی که هنوز اوضاع از دست خارج نشده و کودک در مراحل ابتدایی این ناهنحاریست می توان با تکنیک های مقابله مدیریت رفتار این کودک را در دست گرفت. مشروط به اینکه والدین و یا مربیان بر خود مسلط باشند و توان رویارویی با این رزم جویان کوچک را داشته باشند.. چه باید کرد! این کودکان آموخته اند خواسته های خود را باقشقرق و پا کوبیدن و گریه های ناهنجار آژیر مانند بر کرسی بنشانند. اما اگر با چنین کودکی مواجه هستید در هر شرایطی با آرامش پاسخ این کودک را بدهید.تصور کنید یک هنرپیشه هستید که نقش فردی صبور را بازی می کند. دلایل غیر منطقی بودن خواسته کودک را در چند کلمه به او بگویید! دقت کردید؟ چند کلمه! و با او بحث نکنید. بحث کردن نتیجه ای ندارد و با بحث شما در دام جنگ باید ها خواهید افتاد..کودکان را دست کم نگیرید و با زبان کودکانه تلاش نکنید آنها را به اصطلاح زبان بگیرید. پاسخ خود را محکم و منطقی طوری که انگار با یک بزرگسال گفتگو می کنید به او بدهید..از توجه گردانی غافل نشوید.تا می توانید این تکنیک دوست داشتنی مشکل گشا را بکار ببرید.به این معنی که در لحظه شروع پیکار! توجه کودک را به سمتی دیگر معطوف کنید! این دیگر مستلزم هنر شماست که هربار موضوع خوبی برای پرت کردن حواس کودک انتخاب کنید. به کودک نافرمان احترام بگذارید..البته این رفتار احترام آمیز باید پس از یک دوره کنترل هیجان و تغییر رفتار به این کودک هدیه شود طوری که کودک متوجه شود در قبال رفتار مطلوب این احترام را پاداش گرفته.به زودی نتیجه را به شما نمایان خواهد کرد.کودکان مبتلا به نافرمانی در تنظیم هیجان خود مشکل دارند.می توانید این پاداش را پس از دوره ای تغییر رفتار با مراسم تجلیل از این کودک در یک رستوران و دعوت خانواده به شام و یا یک فعالیت خانوادگی دیگر جشن بگیرید. در این مراسم تلاش کنید وضعیت فعلی او را مطرح کنید و سخنی از رفتار پیشین کودک به میان نیاورید..مراسمی مثل یک بزرگ داشت! (می دونم سخته!ولی جواب میده! بعد اون همه اذیت حالا براش بزرگداشتم بگیرید!)
Idiot savant -hyperlexia
هر دو اختلال, هم خانواده هستند.
کودکانی با اختلالهای غیر کلامی, که منشا آن نارساکنش وری در نمیکره راست مغز می باشد.
چنین کودکانی در پاره ای از موارد مانند:خواندن, حساب کردن, موسیقی و هنر توانایی قابل ملاحظه ای از خود نشان میدهند, از اختلالی به نام فزون خوانی(هایپرلکسی) رنج می برند. این کودکان در سنین 3تا پنج سالگی به خودی خود توانایی خواندن را از خود نشان می دهند, نام خیابان ها, برنامه های تلویزیونی, وضع هوا و تاریخ تولد دیگران را به خوبی می دانند,, اما,, از لحاظ شناختی با اختلال روبه رو هستند.
در خواندن روان نیستند, زیرا غالبا مشکل مفصل بندی, فهم مطالب خوانده شده, پژواک کلام و نشانگان درخودماندگی در آنها مشاهده می شود. در واقع این اختلال نسبتی هم با اوتیسم دارد.
کوبرنیک۱۹۷۴ گزارش می کند که بهره هوشی این افراد زیر ۵۰ می باشد.
برخی از این کودکان می توانند واژه ها را بخوانند, اما مفهوم آن را نمی فهمند این حالت رو اصطلاحا هیپرلکسی می نامند.در گذشته گاهی معلمان برای نداشتن آگاهی کافی از این اختلال دانش آموز را در شمار عقب ماندگان ذهنی رده بندی می کردند. اما حال حاضر با توجه با آموزشهای ضمن خدمت و کارگاه های آموزشی هر روز بر توانمندی معلمان عزیز و دلسوز افزوده شده و غالب این زحمت کشان با اختلالات یادگیری آشنا هستند و درمان و بازتوانی دانش آموزان را در مراکز اختلالات یادگیری آموزش و پرورش پیگیری میکنند.