کلینیک رواننشاسی و روانپزشکی ویان

مشاوره روانشناسی و درمان اختلالات روانی

کلینیک رواننشاسی و روانپزشکی ویان

مشاوره روانشناسی و درمان اختلالات روانی

روانپزشک کیست؟


دکتر اعصاب و روان را بشناسید : روانپزشک، پزشکی است که در ابتدا تحصیلات پزشک عمومی خود را گذرانده است. روانپزشک بعد از اتمام دوره پزشک عمومی، دوره تخصصی روانپزشکی را هم به صورت جداگانه به مدت چهار سال در دانشگاه، مراکز درمانی، بیمارستان‌ها و یا کلینیک‌های ویژه می‌گذراند. البته طول مدت تحصیل برای دریافت بورد تخصص روانپزشکی در کشور‌های مختلف دنیا متفاوت است. مثلا در ایران چهار سال و در آلمان شش سال است.

روانپزشک، پزشک متخصصی است که در هر دو زمینه مسائل جسمی و مسائل روان طبابت می‌کند. البته تمرکز او بر روی مسائل روانشناختی و روانی فرد است. در حقیقت، مهمترین و اساسی‌ترین تفاوت بین روانپزشک و روانشناس این است که روانپزشک هم توانایی تشخیص و درمان امراض جسمی را دارد و هم توانایی و تشخیص و درمان امراض روانی را و می‌تواند دارو هم برای بیمار تجویز کند. روانشناس حتی اگر دکترای بالینی هم داشته باشد حق تجویز دارو را ندارد. زیرا روانشناس تحصیلات پزشکی در دانشگاه پزشکی ندارد و وقتی پای تجویز دارو به میان می‌آید فرد باید حتما تخصص پزشکی داشته باشد.


روانپزشک و تجویز دارو

روان‌پزشک، متخصص تشخیص و درمان بیماری‌های روانی است. روانپزشک برای سنجش و درمان بیماری‌های روانی آموزش می‌بیند. روانپزشک بیماران را از نظر اینکه آیا علائم آنها به علت بیماری فیزیکی، ترکیبی از بیماری‌های جسمی و روانی یا فقط بیماری روان‌پزشکی است، ارزیابی می‌کند. روان‌پزشکان در بین تیم سلامت روان، تنها افرادی هستند که مرجعیت تجویز دارو برای درمان بیماری‌های روانی را دارند.

متأسفانه در کشور ما این باور نادرست وجود دارد که فقط وقتی فرد نیاز به مصرف دارو دارد باید به روانپزشک مراجعه کند و در بقیه موارد باید به روانشناس مراجعه کرد. روانپزشک علاوه بر تجویز دارو سایر توانایی‌های تشخیصی و درمانی را هم دارد. بنابراین در مواردی که نیاز است که بیمار روانی حتما از لحاظ پزشکی هم مورد بررسی قرار بگیرد، باید ابتدا توسط روانپزشک ارزیابی شود، مانند بیماران وسواسی جبری، اختلال افسردگی ماژور، حمله پانیک، اختلال استرس پس از حادثه، اسکیزوفرنی.

مورد دیگر بیمارانی هستند که حتما نیاز به تجویز دارو برای درمان علائمشان باشد. مانند اختلالات هذیانی، مسخ شخصیت، مسخ واقعیت، بیماری دو قطبی، بیماری اسکیزوفرنی و یا اسکیزوافکتیو.

چگونه بفهمیم زمان مراجعه به درمانگر فرا رسیده است؟

ممکن است در یک مقطع زمانی به این فکر کرده باشید که به یک درمانگر مراجعه کنید. شاید شما از این موضوع صحبت کرده اید یا خود را متقاعد کرده اید که اگر فقط کمی صبر کنید، ممکن است مشکل برطرف شود.

یا شاید هنوز در حال این سوال هستید که آیا باید با کسی صحبت کنید اما مطمئن نیستید که در حال حاضر برای شما اولویت دارد یا خیر.

دانستن زمان مراجعه به یک درمانگر ممکن است گاهی اوقات کمی چالش برانگیز باشد. به هر حال، همه روز بدی دارند یا هر از چند گاهی مشکلات سختی را پشت سر می‌گذارند، اما چگونه می‌دانید که صحبت کردن با کسی ممکن است کمک کند؟

فهرست زیر برخی از دلایلی که ممکن است از صحبت کردن با یک درمانگر سود ببرید را بیان می کند. البته اینها تنها دلایل جستجوی یک درمانگر نیستند، اما این فهرست می تواند به شما در تصمیم گیری کمک کند .

اکنون کمک بگیرید

ما بررسی‌های بی‌طرفانه بهترین برنامه‌های درمانی آنلاین از جمله Talkspace، BetterHelp و ReGain را امتحان کرده‌ایم، آزمایش کرده‌ایم و نوشته‌ایم. دریابید که کدام گزینه برای شما بهترین است.

مدیریت سلامت روان

با تمام چالش های زندگی، ممکن است در ایجاد تعادل بین لیست طولانی مسئولیت های خود مشکل داشته باشید. ممکن است استرس داشته باشید و در مدیریت و پردازش تمام احساسات خود مشکل داشته باشید. و، این امکان وجود دارد که شما با آنها به مؤثرترین راه‌ها برخورد نکنید—یک درمانگر می‌تواند به شما کمک کند تا احساسات خود را هدایت کنید و ابزارهایی برای مدیریت آنها در اختیار شما قرار دهد.

برای مدیریت استرس کمک می خواهید

زندگی ذاتاً استرس زا است. شما نمی توانید از شر تمام استرس های زندگی خود خلاص شوید. در واقع، مقداری استرس برای شما خوب است.

اما، اگر در مدیریت استرس خود مشکل دارید، ممکن است بخواهید با کسی صحبت کنید. استرس داشتن می تواند منجر به مسائل مختلفی مانند تحریک پذیری و کوتاه مزاج بودن یا ناکارآمدی و عصبانی شدن شود.

یک درمانگر می تواند به شما کمک کند مهارت های مدیریت استرس سالم را بیاموزید یا ممکن است به شما در حل مسئله کمک کند تا بتوانید برخی از جنبه های استرس زا از زندگی خود را حذف کنید.

شما در تنظیم احساسات خود مشکل دارید

کنترل احساسات ناخوشایند، مانند اضطراب و خشم، گاهی اوقات ممکن است سخت باشد. و در حالی که ممکن است برخی از احساسات را به خوبی مدیریت کنید، ممکن است یک یا دو مورد وجود داشته باشد که به نظر می رسد بیشتر از شما بهترین استفاده را می کنند.

یک درمانگر می تواند به شما کمک کند تا تکنیک های خاص مدیریت خشم را که برای شما مفید است، کشف کنید. یا می توانند به شما کمک کنند تا راهبردهای کاهش اضطراب را تمرین کنید که به شما کمک می کند تا سریعتر احساس بهتری داشته باشید. مهم نیست که با چه احساساتی دست و پنجه نرم می کنید، یک درمانگر می تواند به شما کمک کند تا برنامه ای تهیه کنید تا مطمئن شوید که احساسات شما به خوبی به شما خدمت می کنند.

شما به مهارت های مقابله ای ناسالم دست می یابید

چه به دلیل استرس زیاد در حال خوردن باشید و چه برای کمک به رفع مشروبات الکلی، مهارت های مقابله ای ناسالم مشکلات جدیدی را وارد زندگی شما خواهد کرد و در دراز مدت نتیجه معکوس خواهند داشت.

به خاطر داشته باشید که تقریباً هر مهارت مقابله ای می تواند ناسالم باشد. تماشای تلویزیون، بازی های ویدیویی یا حتی خواندن کتاب اگر از آنها برای جلوگیری از حل مشکلات استفاده کنید، می توانند ناسالم شوند.

یک درمانگر می تواند به شما کمک کند تا مهارت های مقابله ای سالمی را پیدا کنید که شدت احساسات ناراحت کننده را کاهش می دهد و در عین حال به شما کمک می کند تا با مشکلات روبرو شوید.

خود و بهبود روابط

شما برای رسیدن به اهداف خود تلاش می کنید

از اهداف کاهش وزن گرفته تا اهداف مالی، چیزهای زیادی وجود دارد که می تواند بین شما و موفقیت شما قرار بگیرد . و اگر برای غلبه بر موانع سر راه خود تلاش می کنید، ممکن است یک درمانگر بتواند به شما کمک کند.

متخصصان سلامت روان می توانند به مسائل مختلفی مانند مشکلات انگیزشی، کمال گرایی و خود خرابکاری بپردازند که همگی می توانند رسیدن به یک هدف را تقریبا غیرممکن کنند.

شما می خواهید روابط خود را بهبود بخشید

دلایل زیادی وجود دارد که چرا شما ممکن است در مدیریت روابط خود دچار مشکل شوید. مسائل دلبستگی، مشکل قاطعیت و ترس از رویارویی تنها چند مورد هستند.

یک درمانگر می تواند به شما کمک کند مشکلاتی را که در روابط تداخل دارند کشف کنید و به شما در مهارت ها و ابزارهایی که برای ایجاد و حفظ ارتباطات سالم تر نیاز دارید کمک کند. کار شما با هم ممکن است شامل هر چیزی باشد، از یادگیری چگونگی ایجاد مرزهای سالم‌تر تا کشف اینکه چرا اغلب روابط خود را خراب می‌کنید.

شما می خواهید خودآگاهی خود را افزایش دهید

آیا تا به حال به این فکر کرده اید که چرا کارهایی را که انجام می دهید انجام می دهید، مانند جدایی از شریک زندگی که برای شما خوب به نظر می رسد یا وقتی عصبی هستید، چیزهای نامناسبی می گویید؟ یک درمانگر می تواند به شما کمک کند تا دلایل رفتارهای خود را کشف کنید.

یک درمانگر همچنین می تواند به شما کمک کند تا در مورد الگوهای زندگی خود، مانند الگوهای تفکر یا الگوهای روابط خود، بیاموزید. همچنین ممکن است باورهای خود محدود کننده ای را کشف کنید که شما را در زندگی عقب نگه می دارد، مانند این که باور کنید به اندازه کافی باهوش نیستید تا موفق شوید.

شاید شما برخی از الگوهای ارتباطی دارید که ناموفق هستند. یا شاید برای رساندن مقاصد خود به شیوه ای مفید تلاش می کنید.

یک نظر عینی از یک درمانگر می تواند به شما کمک کند یک گام به عقب بردارید و انواع الگوهایی را که در زندگی شما تکرار می شوند مرور کنید. سپس، آنها می توانند ابزارهایی را در اختیار شما قرار دهند تا به شما کمک کنند از ابزارهایی که به شما کمک نمی کنند رهایی یابید.

با کودک بی‌ ادب چه کنیم؟ ۵ راهکار برای رفتار با بچه بی‌ ادب

هر والدی در مرحله‌ای از رشد کودک ممکن است با رفتارهای غیرمحترمانه و بی‌ ادبانه او مواجه شود. این موضوع می‌تواند منجر به تجربه احساسات مختلفی مثل خشم، شرم یا حتی گناه در والدین شود. هر کدام از این احساسات می‌تواند، واکنش نادرستی ایجاد کند. برای مثال وقتی فرزندتان را برای خوردن شام صدا می‌زنید، اما او جوابی مثل «برو بابا دلم نمی‌خواد بیام می‌خوام کارتونم رو ببینم» مواجه می‌شوید ممکن است عصبانی شوید و داد بزنید: «خیلی بی‌ ادبی! تا یک هفته تلویزیون بی تلویزیون» یا حتی رفتارهای شدیدتری نشان دهید. باید بدانید واکنش‌های شدید یا زدن برچسب‌هایی مثل بی‌ ادب به کودکان، نه تنها جلوی این رفتار را نمی‌گیرد بلکه آن را تشدید نیز می‌کند. بنابراین بهتر است با ظرافت زیادی نسبت به رفتارهای بی‌ ادبانه کودکان برخورد کرد.برای مشاوره با روانشناس کودک اینجا کلیک کنید

۱- از جنگ قدرت با کودک بی‌ ادب خودداری کنید

بی‌ ادبی یک کودک ممکن است خشم شما را تحریک کند. برای مثال ممکن است بخواهید فرزندتان را تنبیه کنید یا فریاد بزنید: «چطور جرات کردی این طوری با من صحبت کنی؟» فراموش نکنید وظیفه شما به‌عنوان والد این است که به فرزندتان شیوه رفتارکردن صحیح را بیاموزید و به او کمک کنید تا تبدیل به یک بزرگسال مودب شود.

 فریادزدن یا خشمگین‌شدن باعث ورود شما در جنگ قدرت با کودک بی‌ ادب می‌شود. در رفتار با کودک بی ادب خونسرد بمانید، از واکنش بیش‌از‌حد خودداری کنید و محدودیت‌های واضحی در مورد این که چه چیزی تحمل می‌شود و چه چیزی قابل تحمل نیست، تعیین کنید. بی‌احترامی به کودک در پاسخ به رفتار بی‌ادبانه او در راستای آموزش احترام، به‌ندرت کارساز است. 


۲- با کودک بی‌ادب، قاطعانه برخورد کنید

قطعا هیچ والدی قصد تشویق فرزند خود را برای بی‌احترامی به دیگران ندارد، اما برخی اوقات به‌طور ناخواسته از این رفتارهای بی‌ ادبانه کودک چشم‌پوشی می‌کند. به‌عنوان مثال فرض کنید یکی از معلمان فرزند شما تکالیف بسیار سنگینی به او داده است. هنگامی که او شروع به بی‌احترامی یا شکایت از معلمش می‌کند، شما هم به‌طور قلبی با او موافق هستید (حداقل تا حدی). اگر شما هم از رفتارهای بی‌ ادبانه کودک چشم‌پوشی کرده و او را تایید کنید، فرزندتان چه پیامی دریافت خواهد کرد؟ او می‌فهمد که وقتی با کسی موافق نیست، رفتار بی‌احترامی قابل قبول و حتی مفید است. بهتر است در این مواقع برای رفتار با کودک بی‌ ادب و جلوگیری از لوس‌شدن کودک، در اولین قدم با فرزند خود همدلی کرده و احساسات او را تایید کنید و سپس راه‌حل ارائه دهید. 

به‌عنوان مثال بگویید: «می‌فهمم که تو در حال حاضر احساس خستگی و ناامیدی می‌کنی اما این تکلیف رو به قسمتای کوچولو تقسیم کنی شاید اوضاع بهتر بشه». هنگامی که این کار را انجام دادید، به کودک بی‌ ادب یادآوری کنید که اگرچه احساسات او قابل قبول است، اما بی‌ادبی در هیچ موقعیتی قابل پذیرش نیست. همچنین شما می‌توانید درباره روش‌های محترمانه‌ای که فرزند شما می‌تواند با معلم درباره مشکلش حرف بزند، صحبت کنید. 

همچنین بهتر است در رفتار با کودک بی‌ ادب در شرایطی که شما وفرزندتان تنها هستید به او رفتارهای غیرمحترمانه‌اش را یادآوری کنید. مثلا بگویید «من متوجه شدم اون روز وقتی دوستت اسباب‌بازیتو برداشت، یه حرف زشت بهش زدی. می‌دونی این حرف بدیه و بقیه رو ناراحت می‌کنه؟ به‌جای این حرف وقتی ناراحتی چطوری می‌تونی با دوستت حرف بزنی؟»


۳- کودک بی‌ ادب را تنبیه نکنید

خیلی از اوقات بدرفتاری یا بی‌احترامی بچه‌ها، والدین را به سمت تنبیه‌ کودکان سوق می‌دهد. فراموش نکنید که تنبیه به فرزند شما نمی‌آموزد که چگونه خشم خود را کنترل کرده یا مودبانه درخواست خود را مطرح کند. حتی ممکن است باعث ایجاد گسست در روابط والد و فرزند شما می‌شود. تنبیه‌های بدنی مانند کتک‌زدن در رفتار با کودک بی‌ ادب سال‌هاست منسوخ شده و  نه تنها در بهبود رفتار کودک بی‌اثر است، بلکه با پیامدهای نامطلوبی از جمله پرخاشگری، مشکلات سلامت روان، اختلال در توانایی شناختی و سوء‌مصرف مواد در نوجوانی و بزرگسالی مرتبط است. برخی از والدین اصرار دارند که تنبیه برای آموزش کودکان بی‌ ادب ضروری است. باید بگوییم انبوهی از مطالعات تحقیقاتی وجود دارد که ثابت می‌کند  تنبیه کودکان باید به‌عنوان آخرین راهکار مورد استفاده قرار بگیرد و آن‌ هم تحت شرایط خاص و با قوانین ویژه‌ای که توسط روانشناسان کودک و با نظارت آن‌ها انجام می‌شود.

۴- به کودک بی‌ ادب، رفتارهای محترمانه جایگزین را آموزش دهید

در برخورد با کودکی که رفتار بی‌ ادبانه نشان می‌دهد بهتر است به آموزش مهارت‌های اجتماعی و ارتباطی بپردازید. شما نمی‌توانید صرفا به کودکان بی‌ ادب بگویید که چه رفتاری غیرقابل قبول است. بلکه باید رفتارهای صحیح جایگزین را نیز به آن‌ها ارائه دهید. برای مثال اگر در حال صحبت با فرد دیگری هستید و فرزندتان مدام مکالمه‌تان را قطع می‌کند، بهتر است در مرحله اول از تکنیک‌های آموزش صبر به کودکان استفاده کنید. سپس یک راه جایگزین به کودک بی‌ ادب ارائه دهید. مثلا به او بگویید هر موقع احساس کرد نیاز به صحبت با شما دارد می‌تواند به‌جای ضربه‌زدن به شما، جیغ‌کشیدن یا بددهنی‌کردن، فقط آرام دست شما را فشار دهد. این راهکارها به بچه‌های بی‌ ادب کمک می‌کند تا بفهمند که راهکارهای غیرمحترمانه پاسخگو نیست و راه‌های دیگر شاید زودتر و سریع‌تر نیازهای آن‌ها را برطرف کند. روانشناس کودک در تهران می تواند به شما کمک کند


علت لجبازی کودکان


اولین علت لجبازی کودکان را می توان درخواست های غیر معقول آن ها دانست. کودکان به دلیل آن که هنوز درک کاملی از محیط پیرامون و روابط علت و معلولی موجود در نظام زندگی ندارند، نمی توانند بسیاری از مسائل را درک کنند. به عنوان مثال شاید در نیمه شب از شما رفتن به شهر بازی یا سینما را طلب کنند. یا در مثالی دیگر از شما بخواهند که یکی از ستارگان آسمان را برایشان تهیه کنید. گرچه در ذهن بزرگسالان، عدم تامین این موارد کاملا بدیهی است، اما از نظر کودکان این چنین به نظر نرسیده و سبب بروز لجبازی در آن ها می شود. 

دومین علت شایع برای لجبازی کودکان را می توان زیاده خواهی آن ها برشمرد. کودکان به دلیل همان درک ناقصی که در بخش قبل اشاره کردیم، برایشان بسیاری از مسائل قابل فهم نیست. لذا بسیار پیش می آید که در مورد غذا، لباس، اسباب بازی و ... میزان زیادی را طلب کنند، گرچه از عهده ی خوردن، پوشیدن و بازی کردن با آن ها برنخواهند آمد، اما در ابتدای کار تمام سعی خود را می کنند تا مالک همه ی آن ها شوند. در اکثر مواقع نیز با ممانعت غیر اصولی اطرافیان مواجه شده و لجبازی در آن ها پرورش می یابد. برای ارتباط با مشاور کودک و نوجوان خوب درتهران  اینجا کلیک کنید

سومین علت لجبازی کودکان نیز عدم تمایل به انجام وظایف می باشد. این که کودکان تمایلی به انجام کارهای شخصی خود نداشته باشند و بخواهند که همه ی آن ها را والدینشان به عهده بگیرند کاملا قابل تصور است. مسلما کودکان ترجیح می دهند به جای آن که اتاق خود را مرتب کنند، آن را به هم بریزند. به جای آن که لباس خود را بپوشند، این لباس توسط مادر به آن ها پوشانده شود.

در مورد غذا خوردن و سایر مسائل نیز همین امر صادق است. حتی ممکن است هنگام بازی و نقاشی از والدین بخواهند که نقاشی را کشیده و کاملا رنگ کنند و خود تنها تماشاچی باشند. در واقع آن ها ترجیح می دهند تا کارهای راحت تر را انجام داده و همواره مشغول بازی باشند. اما به هیچ وجه پذیرفتنی نیست که همه ی وظایف یک کودک را والدین او به عهده گرفته و او هیچ مسئولیتی را به عهده نگیرد. 

اما علت دیگر لجبازی کودکان، بیان خواسته ها به صورت غیر مستقیم می باشد. کودکان در بسیاری موارد به دلیل آن که والدین فرصت کافی برای آن ها ندارند و یا توجه کافی به آن ها نمی کنند از لجبازی و بهانه گیری به عنوان حربه ای برای جلب توجه والدین استفاده می کنند. بنابراین شاید در پس لجبازی کودکان، نیازهای ناشناخته ی آن ها پنهان شده باشد. 

در بسیاری از موارد نیز دیده شده کودک لجباز بدون آن که از لجبازی درک درستی داشته باشد و آن را درست یا غلط، خوب یا بد بداند از آن به عنوان سنگ محک واکنش اطرافیان استفاده کرده تا بداند در مواقع مختلف آن ها چه رفتاری از خود نشان می دهند.

افسردگی دوران کودکی

طبیعی است که بچه‌ها احساس غمگینی کنند، بداخلاقی رفتار کنند یا در بعضی مواقع حالشان بد باشد. اما زمانی که حالت غمگین یا بد برای هفته ها یا بیشتر طول می کشد و تغییرات دیگری در رفتار کودک وجود دارد، ممکن است افسردگی باشد.

درمان  می تواند به کودکانی که در غم و اندوه یا افسردگی هستند کمک کند. و کارهایی نیز وجود دارد که والدین می توانند انجام دهند. مراقبت صحیح می تواند از بدتر شدن اوضاع جلوگیری کند و به کودک کمک کند احساس بهتری داشته باشد.

اگر غم و اندوه هفته ها یا بیشتر طول کشیده است، در مورد آن با روانپزشک کودک خود صحبت کنید.

چگونه می توانم بفهمم فرزندم افسرده است؟

اگر کودک افسرده باشد، والدین ممکن است متوجه برخی از این علائم شوند:

  • حالت غمگین یا بد. کودک ممکن است غمگین، تنها، ناراضی یا بدخلق به نظر برسد. ممکن است هفته ها یا ماه ها طول بکشد. ممکن است کودک راحت تر گریه کند. آنها ممکن است بیشتر از قبل عصبانی شوند.
  • خود انتقادی بودن کودکانی که دچار افسردگی می شوند ممکن است بسیار شکایت کنند. آنها ممکن است چیزهای انتقادی از خود بگویند: "من نمی توانم هیچ کاری را درست انجام دهم." "من هیچ دوستی ندارم." "من نمی توانم این کار را انجام دهم." "برای من خیلی سخت است."
  • کمبود انرژی و تلاش. افسردگی می تواند انرژی کودک را تخلیه کند. آنها ممکن است تلاش کمتری نسبت به قبل در مدرسه انجام دهند. حتی انجام کارهای کوچک می تواند به نظر تلاش بیش از حد باشد. بچه ها ممکن است خسته به نظر برسند، به راحتی تسلیم شوند یا تلاش نکنند.
  • لذت نبردن از چیزها بچه ها مثل قبل با دوستانشان سرگرم نمی شوند یا از بازی کردن لذت نمی برند. آنها ممکن است تمایلی به انجام کارهایی نداشته باشند که قبلاً از آنها لذت می بردند.
  • خواب و غذا خوردن تغییر می کند. بچه ها حتی اگر به اندازه کافی بخوابند ممکن است خوب نخوابند یا خسته به نظر برسند. ممکن است برخی تمایلی به خوردن نداشته باشند. دیگران ممکن است پرخوری کنند.
  • درد ها. برخی از کودکان ممکن است معده درد یا دردهای دیگری داشته باشند. برخی به دلیل اینکه حالشان خوب نیست، حتی با وجود اینکه بیمار نیستند، روزهای مدرسه را از دست می دهند.

چه چیزی باعث افسردگی کودکان می شود؟

موارد مختلف می تواند منجر به افسردگی شود. هیچ علت واحدی وجود ندارد. برخی از کودکان ژن هایی دارند که آنها را نسبت به افسردگی حساس تر می کند. آنها ممکن است اعضای خانواده دیگری داشته باشند که افسرده بوده اند.

برخی از کودکان با مسائل استرس زا روبرو می شوند. برخی با فقدان، ضربه روحی یا سختی مواجه شده اند. برخی از آنها شرایط سلامتی جدی دارند. این چیزها می تواند منجر به غم یا اندوه - و گاهی اوقات به افسردگی شود.

داشتن حمایت بیشتر در دوران سخت و بعد از آن به محافظت از کودکان در برابر افسردگی یا کاهش اثرات آن کمک می کند. اما حتی زمانی که از حمایت خوبی برخوردار باشند، برخی از کودکان افسرده می شوند. درمان می تواند به آنها کمک کند بهبود پیدا کنند، احساس بهتری داشته باشند و به لذت بردن از چیزها برگردند.