افسردگی یک بیماری پیچیده است. هیچ کس دقیقاً نمی داند چه چیزی باعث آن می شود، اما ممکن است به دلایل مختلفی رخ دهد. برخی از افراد در طول یک بیماری جدی پزشکی دچار افسردگی می شوند. برخی دیگر ممکن است به دلیل تغییرات بزرگ زندگی مانند جابجایی یا مرگ یکی از عزیزان دچار افسردگی شوند. برخی از افراد نیز سابقه خانوادگی افسردگی دارند و ممکن است بدون هیچ دلیل مشخصی غمگین و غمگین شوند.
بسیاری از چیزها می توانند شانس افسردگی را افزایش دهند، از جمله:
سوء استفاده آزار جسمی، جنسی یا عاطفی می تواند شما را در آینده در برابر افسردگی آسیب پذیرتر کند.
سن اگر شما مسن هستید، در معرض خطر بیشتری برای ابتلا به افسردگی هستید. و عواملی مانند تنها زندگی کردن و عدم حمایت اجتماعی می تواند خطر را افزایش دهد.
داروهای خاص برخی داروها مانند ایزوترتینوئین (برای درمان آکنه)، داروی ضد ویروسی اینترفرون آلفا و کورتیکواستروئیدها می توانند خطر ابتلا به افسردگی را افزایش دهند.
درگیری. اگر به طور مکرر با اعضای خانواده یا دوستان درگیری های شخصی یا مشاجره دارید، ممکن است شما را از نظر بیولوژیکی در برابر افسردگی آسیب پذیر کند.
مرگ یا از دست دادن. غم و اندوه پس از مرگ یا از دست دادن یکی از عزیزان، اگرچه طبیعی است، اما می تواند خطر ابتلا به افسردگی را افزایش دهد
جنسیت. زنان تقریباً دو برابر مردان در معرض ابتلا به افسردگی هستند. هیچ کس مطمئن نیست چرا تغییرات هورمونی که زنان در دوره های مختلف زندگی خود با آن مواجه می شوند ممکن است در این امر نقش داشته باشد.
ژن ها سابقه خانوادگی افسردگی ممکن است این خطر را افزایش دهد. تصور میشود که افسردگی یک ویژگی پیچیده است، به این معنی که احتمالاً ژنهای مختلفی وجود دارد که هر کدام اثرات کوچکی دارند، نه اینکه یک ژن منجر به خطر بیماری شود. ژنتیک افسردگی، مانند اکثر اختلالات روانپزشکی، به سادگی بیماری های ژنتیکی، مانند کره هانتینگتون یا فیبروز کیستیک نیست.
رویدادهای مهم حتی اتفاقات خوب مانند شروع یک کار جدید، فارغ التحصیلی یا ازدواج می تواند منجر به افسردگی شود. همینطور جابجایی، از دست دادن شغل یا درآمد، طلاق گرفتن یا بازنشستگی. با این حال، سندرم افسردگی بالینی هرگز فقط یک پاسخ "عادی" به رویدادهای استرس زا زندگی نیست.
سایر مشکلات شخصی مشکلاتی مانند انزوای اجتماعی به دلیل سایر بیماری های روانی یا طرد شدن از خانواده یا گروه اجتماعی می تواند خطر ابتلا به افسردگی بالینی را افزایش دهد.
بیماری های جدی گاهی اوقات، افسردگی همراه با یک بیماری بزرگ رخ می دهد یا ممکن است توسط یک بیماری دیگر ایجاد شود.
سوء استفاده از مواد نزدیک به 30 درصد از افرادی که مشکلات سوء مصرف مواد دارند، افسردگی اساسی یا بالینی نیز دارند. حتی اگر مواد مخدر یا الکل به طور موقت احساس بهتری در شما ایجاد کند، در نهایت افسردگی شما را بدتر می کند.
محققان خاطرنشان کردهاند که مغز افرادی که افسردگی بالینی دارند با افرادی که افسردگی ندارند متفاوت است . به عنوان مثال، به نظر می رسد هیپوکامپ، بخش کوچکی از مغز که برای ذخیره خاطرات حیاتی است، در برخی افراد با سابقه افسردگی نسبت به افرادی که هرگز افسرده نشده اند، کوچکتر است. هیپوکامپ کوچکتر گیرنده های سروتونین کمتری دارد. سروتونین یکی از بسیاری از مواد شیمیایی مغز است که به عنوان انتقال دهنده های عصبی شناخته می شود. این مواد شیمیایی امکان برقراری ارتباط بین مدارهایی را فراهم می کند که نواحی مغز درگیر در پردازش احساسات را به هم متصل می کند.
دانشمندان نمی دانند چرا هیپوکامپ ممکن است در برخی از افراد مبتلا به افسردگی کوچکتر باشد. اما برخی تحقیقات نشان میدهد که هورمون استرس کورتیزول در افراد افسرده بیش از حد تولید میشود و کورتیزول اثر سمی یا کوچککنندهای روی هیپوکامپ دارد. برخی از کارشناسان فکر می کنند افراد افسرده ممکن است به سادگی با هیپوکامپ کوچکتر متولد شوند و بنابراین تمایل به افسردگی دارند. بسیاری از مناطق و مسیرهای مغزی دیگر بین مناطق خاصی وجود دارد که تصور می شود با افسردگی درگیر هستند. احتمالاً هیچ ساختار یا مسیری واحد مغزی وجود ندارد که به طور کامل افسردگی بالینی را توضیح دهد.
یک چیز مسلم است - افسردگی یک بیماری پیچیده با عوامل مؤثر بسیاری است. آخرین اسکن ها و مطالعات ساختار و عملکرد مغز نشان می دهد که داروهای ضد افسردگی می توانند "اثرات نوروتروفیک" داشته باشند. این بدان معناست که آنها می توانند به حفظ سلول های عصبی کمک کنند، از مرگ آنها جلوگیری کنند و به آنها اجازه دهند تا ارتباطات قوی تری برای مقاومت در برابر استرس های بیولوژیکی ایجاد کنند. همانطور که دانشمندان درک بهتری از علل افسردگی به دست می آورند، متخصصان سلامت قادر خواهند بود تشخیص های "تطبیقی" بهتری داشته باشند و به نوبه خود، برنامه های درمانی مؤثرتری را تجویز کنند.
می دانیم که گاهی اوقات افسردگی در خانواده ها ایجاد می شود. این نشان می دهد که حداقل یک پیوند ژنتیکی جزئی با افسردگی وجود دارد. احتمال ابتلای کودکان، خواهران و برادران و والدین افراد مبتلا به افسردگی شدید بیشتر از جمعیت عمومی است. ژنهای متعددی که به روشهای خاصی با یکدیگر تعامل دارند، احتمالاً منجر به انواع مختلفی از افسردگی میشوند که در خانوادهها وجود دارد. با این حال، علیرغم شواهدی مبنی بر ارتباط خانوادگی با افسردگی، بعید است که تنها یک ژن "افسردگی" وجود داشته باشد. در عوض، بسیاری از این ژنها، هر کدام با تأثیری کوچک، در تعامل با محیط، به افسردگی کمک میکنند.
به نظر می رسد وراثت نقش مهم تری در اشکال شدیدتر افسردگی دارد. این که آیا شما تمایل به افسردگی را از طرف مادرتان به ارث برده اید یا از طرف پدرتان نیز به نظر می رسد تفاوتی ایجاد کند. یک مطالعه نشان داد که زنان بیشتر از مردان تمایل به افسردگی را به ارث می برند و برخی از عوامل خطر ژنتیکی بر اساس جنسیت متفاوت است.