کلینیک رواننشاسی و روانپزشکی ویان

مشاوره روانشناسی و درمان اختلالات روانی

کلینیک رواننشاسی و روانپزشکی ویان

مشاوره روانشناسی و درمان اختلالات روانی

ارتباط و مشاوره

ارتباط یکی از ضروریات اساسی روابط ما با افراد دیگر است، خواه غریبه، همکار کار، عضو خانواده، فرزند یا شریک زندگی باشد. در حالی که روابط بین فردی ما می تواند پاداش دهنده باشد، بسیاری از ما در موقعیت هایی قرار می گیریم که ارتباط نادرست و از هم گسیختگی ارتباطات، اغلب منجر به درگیری بین فردی می شود.

آیا متوجه می شوید که مردم اغلب آنچه را که می گویید یا مقاصد شما را اشتباه تفسیر می کنند؟ آیا تا به حال احساس کرده اید که معنای آنچه را که شخص دیگری با شما در میان می گذارد کاملا از دست داده اید؟ آیا در بیان آنچه می خواهید بگویید مشکل دارید؟ مطمئن باشید بسیاری از ما در روابط خود با دیگران با چنین موقعیت هایی مواجه می شویم! ما احساس می کنیم که صدایمان شنیده نمی شود و روابطمان آسیب می بیند. در پایان، توسعه یافته ترین ابزار اجتماعی ما نیز یکی از مولدترین کارخانه های درگیری در تاریخ بشریت است.

به منظور مقابله با دو مشکل با یک راه حل واحد، ما یک مقاله جامع در مورد ارتباطات ابداع کرده ایم – و اینکه چگونه بهبود آن نه تنها می تواند روابط شخصی شما را بهبود بخشد، بلکه تضمین می کند که زندگی حرفه ای شما در مسیر درستی قرار دارد.برای ارتباط با کلینیک روانشناسی در تهران ایننجا کلیک کنید

ارتباط چیست؟

زبان بدن، زبان اشاره، زبان کلامی، نوشتار، حرکات، پخش - شما نام ببرید، بخشی از فرآیند ارتباط است. ارتباطات یک مفهوم گسترده است و تاریخچه آن را می توان از مسیرهای مختلف دنبال کرد. ژست و زبان بدن ابتدایی ترین شکل های ارتباطی هستند که حتی قبل از اینکه انسان ها قادر به تولید زبان کلامی «صدا» باشند، انجام می شد.

زبان کلامی احتمالاً برجسته‌ترین شکل ارتباط انسانی است (البته نه پرکاربردترین - تنها 7 تا 11 درصد از ارتباطات درک می‌شود). برخی از فیلسوفان تأیید می کنند که ظرفیت ما برای برقراری ارتباط کلامی با یکدیگر پیوندی است که انسان ها را از سایر حیوانات در مقیاس تکاملی جدا می کند.

زبان نوشتاری، یکی دیگر از شکل‌های برجسته و پیشرفته ارتباط انسانی، نه چندان دور - در حدود 3000 سال قبل از میلاد - زمانی که تمدن مصر اولین مجموعه هیروگلیف خود را ایجاد کرد، آغاز شد. پیچیدگی ارتباطات انسانی به طور مشابه با ظرفیت انسان در یادگیری تکامل یافته است و تغییرات عمده تکاملی در ساختار مغز را به دنبال دارد و منجر به ظرفیت ما برای بهبود (یا احتمالاً پیچیده تر کردن) راه ارتباط ما با یکدیگر می شود. برای هدف این مقاله، ما بر ارتباط کلامی و زبان بدن تمرکز خواهیم کرد.

ارتباطات بین فردی

ارتباطات بین فردی را می توان به عنوان فرآیند مبادله ای ایجاد معنا از طریق موجودیت های متقابل پاسخگو - یا به صورت کمتر رسمی، انتقال و دریافت پیام به و از افراد دیگر تعریف کرد. هنگامی که مردم در حال برقراری ارتباط هستند، با اطلاعاتی بمباران می شوند که در بیشتر موارد، به شدت در درک آن ناتوان هستند. چرا؟ زیرا مردم از نحوه درک دیگران از جهان و خود آگاه نیستند. آنها ممکن است یک ایده تقریبی داشته باشند، و حتی برخی از مشترکات را داشته باشند، اما قادر به پیش بینی تفسیر معنا در حد کامل آن غیر ممکن است. با این حال، می توان برخی از روندهای کلی را تشخیص داد.

ارتباطات بین فردی یک ساختار اصلی دارد: فرستنده، گیرنده، پیام و زمینه. هنگامی که اولین "پیام" تولید می شود، گیرنده آن پیام را با توجه به پیشینه شخصی خود (ارزش ها، فرهنگ، تجربیات، دانش و موارد دیگر) و با توجه به زمینه ای که پیام در آن تولید شده است (موقعیت، ارتباط، ویژگی های فرستنده و ...) تفسیر می کند. بیشتر).

برای برقراری ارتباط مؤثر، افراد باید بتوانند اطلاعات پس زمینه هر فرد را با اهمیت کلامی یا فرهنگی پیامی که منتقل می شود، تراز کنند. روابط مبتنی بر آن سطح مشترک از درک است، و هرچه افراد بیشتر در برقراری ارتباط با یکدیگر شکست بخورند، فرضیات شخصی بیشتری ایجاد می کنند که می تواند منجر به تعارض شود.

موانع ارتباطی

با توجه به پیچیدگی آن، درک چالش‌های اصلی در ارتباط بین فردی می‌تواند فرآیند تفسیر پیام‌های افراد را بسیار بهبود بخشد و به آنها کمک کند تا بفهمند چگونه پیام شما را تفسیر کنند. طبق گفته بولتون (1993) دوازده عامل اصلی ارتباطی وجود دارد که در سه دسته مختلف فهرست شده اند:

قضاوت کردن

  • انتقاد کردن - ارزیابی منفی از طرف مقابل.
  • نام بردن - کلیشه ای کردن شخص مقابل.
  • تشخیص - تجزیه و تحلیل رفتار شخص دیگر.
  • تمجید از طریق ارزیابی - قضاوت های مثبت بیش از حد برای شخص مقابل.

ارسال راه حل ها

  • دستور دادن - دستور دادن به طرف مقابل برای انجام کاری که شما دوست دارید.
  • تهدید کردن – کنترل اعمال شخص دیگر با هشدار در مورد عواقب.
  • اخلاقی کردن - گفتن اینکه طرف مقابل در یک موقعیت خاص چه کاری باید انجام دهد.
  • سؤالات نامناسب یا بیش از حد - استفاده از سؤالات بسته بیش از حد.
  • نصیحت کردن - دادن راه حل به طرف مقابل برای یک مشکل.

پرهیز از نگرانی های دیگری

  • انحراف - "فشار دادن" راه حلی برای مشکلات شخص دیگر.
  • استدلال منطقی - تلاش برای متقاعد کردن دیگری با توسل به منطق و حقایق.
  • اطمینان بخشی – تلاش برای جلوگیری از احساس احساسات منفی طرف مقابل.

بهبود ارتباطات

استراتژی های موثر زیادی برای کمک به بهبود ارتباطات بین فردی وجود دارد. ارتباط موثر تنها شامل انتقال پیام نیست، بلکه حصول اطمینان از اینکه طرف مقابل به اندازه کافی توجه دارد و محیط مناسب برای انتقال پیام است (کنترل سطوح "نویز" و "وقفه").

توجه مهارت اصلی است که باید در طول فرآیند ارتباط "تمرین" شود. برای مثال، هر چه بیشتر به یک دیالوگ توجه شود، یک ارتباط‌گر بهتر می‌تواند زبان بدن و روندهای صدا را تشخیص دهد. علاوه بر این، درک زمینه هر پیام و همسو کردن آن با پس زمینه فرهنگی و عاطفی طرف مقابل، نقش کلیدی در ایجاد قابلیت اطمینان در تفسیر دارد.

مشاوره و ارتباطات

توانایی برقراری ارتباط مؤثر، نقش ذاتی مشاور است. وظیفه مشاور در طول یک جلسه، پشتیبانی از مراجعین است و در ارزیابی اولیه مشتری شروع می شود. در بیشتر موارد، وضعیت عاطفی مراجع به مانعی برای برقراری ارتباط مؤثر با مشاور تبدیل می‌شود – در این مرحله، زمان آن است که زبان بدن مشتری را مشاهده کنید تا آنچه را که «بین خطوط» اتفاق می‌افتد، تشخیص دهید. این یک بازی فرضی نیست، بلکه یک تحلیل مبتنی بر تمایلات رفتاری است.

منطقی است که تاکید کنیم که تمرکز اصلی مشاور در فرآیند ارتباط، تمرکز بر بیان مشتری است و در صورت نیاز، آن بیان را تشویق کنید. اما الزامات گوش دادن خوب چیست؟ در اصل، هیچ الزامی وجود ندارد - در عمل، چندین دستورالعمل وجود دارد که تمایل مشتری را در بیان مسائل خود بهبود می بخشد، توانایی مشاور را برای دریافت پیام هایی که داده می شود بهبود می بخشد و بازخورد مثبت مشتری را تشویق می کند.

محیط مشاوره

جنبه هایی از یک محیط مشاوره وجود دارد که به بهبود ارتباطات کمک می کند.

  • راحتی - یک محیط راحت بیان احساسات مشتری را بهبود می بخشد.
  • امنیت/حریم خصوصی - ارائه امنیت به مشتری در طول یک جلسه.
  • کنترل نویز - اطمینان از اینکه نویز بر ارتباطات تأثیر نمی گذارد.
  • کنترل محرک - یک محیط خنثی (رنگ های روشن و دکوراسیون).
  • محیط بدون عجله/حمایت کننده – فضایی که مشتری می تواند با سرعت خود در آن سهیم باشد.

مهارت های ارتباطی پایه

هنگامی که زمینه مشاوره مناسب فراهم شد، نوبت به استفاده از مهارت های ارتباطی اولیه برای کمک به بهبود بیان احساسات و فرمول بندی افکار مشتری می رسد. چنین قوانینی برای هر فرآیند ارتباطی مفید هستند، اما به ویژه در طول یک رابطه مشاوره مهم هستند.

  1. خوب گوش دادن - ارزش گذاری برای مشتری و نشان دادن علاقه به گفتگو.
  2. مشاهده - مشاهده زبان بدن، لحن صدا و عبارات احساسی.
  3. قدردانی – به رسمیت شناختن ابتکار مشتری برای بیان مسائل خود.
  4. آگاهی – حصول اطمینان از اینکه زبان بدن مشاور متناسب با زمینه است.
  5. تفکر - استدلال در مورد اینکه چه چیزی ورودی مناسب به فرآیند است و چه چیزی نیست.
  6. بیان کلامی - اطمینان از استفاده از لحن، ریتم و حجم مناسب صدا.
  7. انعکاس - شفاف سازی و تأیید آنچه مشتری به مشاور بیان کرده است.

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد