روانشناسی نوجوان به نیازهای بهداشت روانی منحصر به فرد نوجوانان (به عنوان افراد بین 10 تا 19 سال تعریف می شود) اشاره دارد.
بسیاری از مردم تصور می کنند که گفتار درمانی سنتی با بزرگسالان چگونه به نظر می رسد، و ممکن است تصور کنند که بازی درمانی در کودکان خردسال چگونه است. نوجوانان گروهی متمایز هستند که دیگر کودک نیستند اما هنوز بزرگسال نیستند و به همین دلیل نیازهای منحصر به فردی دارند.
کار در روانشناسی نوجوان به معنای در نظر گرفتن نیازهای خاص فردی است که مغزش از مرحله کودکی گذشته است اما به بلوغ کامل در بزرگسالی نرسیده است.
مفهوم نوجوانی نسبتاً جدید است و تنها از اواخر قرن نوزدهم در ایالات متحده به رسمیت شناخته شد. 2 قبلاً، نوجوانان اساساً به عنوان "بزرگسالان مینیاتوری" دیده می شدند.
با این حال، ما در حال حاضر درک می کنیم که رشد در طول عمر ادامه می یابد ، به این معنی که نوجوانان از نظر رشد با بزرگسالان متفاوت هستند.
به طور خاص، دهه ها تحقیق نشان داده است که نوجوانان تحت رشد قابل توجهی مغز قرار می گیرند و بر رفتار و عملکرد آنها در این مرحله تأثیر می گذارد. در نتیجه، برخی از روانشناسان کلیدی نظریه هایی را در مورد رشد نوجوانان و نیازهای روانشناختی خاص این گروه سنی ایجاد کردند.
ژان پیاژه یک روانشناس کودک بود که رشد روانشناختی کودک و نوجوان را مورد مطالعه قرار داد و بینشی در مورد روانشناسی نوجوانان ارائه کرد.
طبق نظر پیاژه، نوجوانان از «مرحله عملیاتی مشخص» به «مرحله عملیاتی رسمی» می روند. در مرحله عملیاتی مشخص، کودکان تفکر منطقی را درک می کنند و درک می کنند که دیدگاه آنها لزوماً تنها دیدگاه نیست.
در طول مرحله عملیاتی رسمی، درک افکار انتزاعی توسعه مییابد و فرد میتواند نمادگرایی را درک کند و فرضیههایی را درباره جهان اطراف خود ایجاد و آزمایش کند.
با این حال، همه نمی توانند به این مرحله برسند: پیاژه تشخیص داد که تنها حدود یک سوم بزرگسالان به طور کامل در مرحله عملیاتی رسمی هستند. 5
اریک اریکسون همچنین رشد طول عمر را مورد مطالعه قرار داد، اگرچه کار او بر رشد مداوم در دوران نوجوانی و بزرگسالی تأکید داشت که در هشت مرحله رخ می دهد. هر مرحله به دنبال تعادل (یا "شایستگی") سالم در انجام وظایف خاص در هر مرحله است.
دوره نوجوانی با سه مرحله اریکسون همپوشانی دارد:
بسیاری از نوجوانان شروع به زیر سوال بردن آنچه که توسط والدینشان به آنها آموزش داده شده است، منجر به چالش هایی در روابط والدین و فرزند می شود زیرا نوجوان احساس استقلال را در خود ایجاد می کند .
یک سوال رایج برای والدین این است که "چگونه بفهمم رفتار معمول نوجوانان چیست؟" اگرچه انتظار می رود که نوجوانان از والدین خود سؤال کنند، مرزها را پشت سر بگذارند، و در حین رشد حس خود، «دردهای رشد» را تجربه کنند، اما تشخیص آنچه خارج از محدوده رشد معمولی است برای والدین می تواند چالش برانگیز باشد.
والدین ممکن است با ایجاد تعادل در اجرای مرزهای سالم و تقویت رابطه مثبت با نوجوانان خود مبارزه کنند.
حداقل آستانه ای برای جستجوی حمایت اضافی وجود ندارد. «رفتار سرکش» میتواند نشانهای از این باشد که نوجوان به دنبال کمک است اما لزوماً مهارتهای ارتباطی برای درخواست ندارد. پزشک اولیه منبع بسیار خوبی برای رفتاری است که از نظر رشد مناسب است و همچنین برای ارجاع به یک درمانگر مناسب.