یکی دیگر از دلایل اصرار بعضی به ازدواج با یکی از اعضای فامیل، این است که خانوادهها و بهخصوص والدین دختر خانمها ترجیح میدهند دخترشان به جای ازدواج با غریبه و زندگی در محلی دور از دسترس آنها با فردی از اقوام ازدواج و نزدیک به آنها زندگی کند و از لذت ملاقات و حضور نوههایشان برخوردار شوند. علاوه بر اینها، بسیاری از خانوادههای متمول ترجیح میدهند با ازدواج خویشاوندی اموال و داراییهای خود را درون خانواده نگه دارند و نسل به نسل انتقال دهند.ه
بعضی از مطالعات حاکی از این است که طلاق و جدایی در ازدواجهای خویشاوندی کمتر است. البته حقیقت این مطلب بیشتر از آنجا ناشی میشود که طلاق در ازدواجهای فامیلی سختتر از ازدواجهای دیگر انجام میگیرد چراکه با جدایی دو نفر از هم، اغلب کل روابط خانوادگی تحتالشعاع قرار میگیرد و ممکن است باعث از هم پاشیده شدن یک فامیل شود، بنابراین در اکثر موارد در صورت ایجاد اختلاف، بزرگان و ریشسفیدان بین زن و شوهر داوری و آشتی و مسالمت را بین آنها برقرار میکنند.
معایب ازدواج فامیلی
اول اینکه احتمال دخالت اطرافیان در زندگی زن و شوهر در ازدواجهای فامیلی بیشتر از سایر ازدواجهاست و دامنه این دخالتها معمولا گستردهتر و فراتر از خانوادههای درجه 1 دوطرف است و اغلب به کل فامیل کشیده میشود. مراقبان بهداشت و سلامت و متخصصان علم ژنتیک، خطر بیماریهای مادرزادی انتقالیافته به فرزندان را در مقابل تمام مزایای بالقوه اجتماعی-اقتصادی ازدواجهای فامیلی مهم و جدی قلمداد میکنند و در خصوص آن هشدار میدهند.
در ازدواجهای فامیلی در مقایسه با سایر ازدواجها نرخ باروری و تولد کمی بالاتر است و میزان سقط تفاوت بارزی ندارد. مردهزایی و مرگ نوزاد از جمعیت عمومی بالاتر و شیوع نقایص حین تولد حدود 3-2 درصد بیشتر از نوزادان حاصل از ازدواج غیرفامیلی است. هرچند شاید این تفاوت درصدی اندک باشد اما با احتساب آمار موالید سالانه عدد قابلتوجهی به دست میآید.
علت بالا بودن نقایص و اختلالات مادرزادی از این قرار است که زمانی که ژن مخصوص بیماری در پدران و اجداد مشترک زن و شوهر وجود داشته باشد و از یک طرف به مادر و از طرف دیگر به پدر منتقل شود و این ژن مخصوص هم از پدر و هم از مادر به کودک به ارث برسد، در نتیجه تجمع این ژن در فرزند احتمال بروز و شدت آن بیماری بیشتر خواهد شد.