اختلال وسواس اجباری (OCD) یک اختلال اضطرابی است که دو تا سه درصد از جمعیت (بیش از 500000 استرالیایی) را تحت تاثیر قرار می دهد. معمولاً در اواخر کودکی یا اوایل نوجوانی شروع می شود. افراد مبتلا به OCD افکار، تصاویر یا تکانه های مکرر و مداومی را تجربه می کنند که مزاحم و ناخواسته هستند (وسواس). آنها همچنین اعمال تکراری و تشریفاتی را انجام می دهند که بیش از حد، وقت گیر و ناراحت کننده است (اجبار). افراد مبتلا به OCD معمولاً از ماهیت غیرمنطقی و بیش از حد وسواس ها و اجبارهای خود آگاه هستند. با این حال، آنها احساس می کنند نمی توانند وسواس های خود را کنترل کنند یا در برابر اجبار خود مقاومت کنند.
وسواس ها معمولاً نسخه اغراق آمیزی از نگرانی ها و نگرانی هایی هستند که اغلب مردم در برخی زمان ها دارند. وسواس های رایج عبارتند از:
وسواس ممکن است دائماً در ذهن یک فرد باشد. همچنین ممکن است توسط اشیاء فیزیکی، موقعیت ها، بوها یا چیزی که در تلویزیون، رادیو یا در یک مکالمه شنیده می شود، تحریک شوند. ترسهای وسواسی معمولاً از یک محرک خاص فراتر میروند - به عنوان مثال، یک بطری مایع خنککننده - و شامل هر چیزی که ممکن است شبیه آن باشد یا در نزدیکی آن بوده است، مانند ماشینها، کلید ماشین، یک گودال در جاده، قفسههای سوپرمارکت و پمپ بنزینها را شامل شود.
وسواس ها می توانند در ماهیت و شدت تغییر کنند و به منطق پاسخ نمی دهند. اضطراب وسواسی منجر به هوشیاری برای تهدیدات احتمالی و نیاز قانع کننده به اطمینان و کنترل می شود. وسواس می تواند احساساتی از آزار و ناراحتی گرفته تا پریشانی حاد، انزجار و وحشت ایجاد کند.
اجبارها می توانند رفتاری (اعمال) یا ذهنی (افکار) باشند. اجبارها اعمال تکراری هستند که اغلب در یک الگوی خاص یا طبق قوانین خاصی انجام می شوند. اجبارها معمولاً برای جلوگیری از وقوع یک ترس وسواسی، کاهش اضطراب ایجاد شده توسط افکار وسواسی، یا ایجاد احساس «درست» انجام میشوند.
اجبارهای رایج عبارتند از:
معمولاً اجبارها مانند تشریفات می شوند; آنها از قوانین و الگوهای خاصی پیروی می کنند و شامل تکرارهای مداوم می شوند. اجبار یک حس توهمی از تسکین کوتاه مدت به اضطراب می دهد . با این حال، آنها در واقع اضطراب را تقویت میکنند و وسواسها را واقعیتر جلوه میدهند، بهطوریکه اضطراب به زودی برمیگردد.
اجبار و وسواسهای فکری ممکن است ساعات زیادی از روز فرد را به خود اختصاص دهد و در روابط خانوادگی و اجتماعی اختلال ایجاد کند . همچنین می توانند تأثیر منفی بر تحصیل و اشتغال داشته باشند.
با شدیدتر شدن OCD، «اجتناب» ممکن است به یک مشکل فزاینده تبدیل شود. فرد ممکن است از هر چیزی که ممکن است باعث ترس وسواسی او شود اجتناب کند. OCD می تواند انجام فعالیت های روزمره مانند خوردن، نوشیدن، خرید یا خواندن را برای افراد دشوار کند. برخی از افراد ممکن است خانه نشین شوند. OCD اغلب با افسردگی و سایر اختلالات اضطرابی از جمله اضطراب اجتماعی ، اختلال هراس و اضطراب جدایی ترکیب می شود .
افراد مبتلا به OCD اغلب به شدت از علائم خود خجالت می کشند و تلاش زیادی برای پنهان کردن آنها انجام می دهند. قبل از شناسایی و درمان این اختلال، خانواده ها ممکن است عمیقاً درگیر تشریفات فرد مبتلا شوند که می تواند باعث ناراحتی و اختلال در اعضای خانواده شود.
علل OCD به طور کامل شناخته نشده است تئوری های مختلفی در مورد علل OCD وجود دارد، از جمله:
این امکان وجود دارد که عوامل متعددی برای ایجاد OCD در تعامل باشند. علل زمینه ای ممکن است بیشتر تحت تأثیر رویدادهای استرس زا زندگی، تغییرات هورمونی و ویژگی های شخصیتی باشد.